مردها گریه نمی کنند | نگاهی جامع و تحلیلی به گریه های مردانه

چرا مردها گریه نمی کنند

چرا مردها گریه نمی کنند ؟

نگاهی جامع به فیزیولوژی، فرهنگ، اقتصاد و عصر دیجیتال؛ روایتی از مردی که سال‌ها سکوت کرد.

بخش اول: شروعی از نیاکان

صبح یک روز بهاری در 7000 سال قبل از میلاد مسیح یکی از اجداد ما از خواب بیدار میشود و پس از کش و قوس های معمول برای دفع کوفتکی عضلات که تا صبح بی فعالیت مانده اند، به فکر مهیا کردن غذا برای طول روز می افتد، دقیقا در عصری که هیچ چیز جز بقا اولویت هیچ موجود زنده ای نیست.

محیط پیرامون به او آموخته است که برای بقا نیاز به چشم های تیز بین، سرعت عمل بالا، عظلات قوی، چالاکی و حیله گری دارد.

خود را برای شکار مهیا میبیند و با مردان دیگری از قبیله برای حفاظت از قبیله به جنگ با طبیعت میروند.

و اینجا شروعی برای گریه نکردن مردان است.

گریه کردن نمی‌توانسته به اجداد ما کمکی کند و شاید در خیلی از مواقع حتی سدی در روند کارهایشان میشده ، زیرا او باید به چشمان زرد یک شیر در حال حمله خیره می‌شده، گلوی یک غزال کوچک را برای شام می‌بریده، به اردوگاه دشمن حمله می‌کرده یا به قلب یک متجاوز خنجر می‌زده این بدان معناست که مردها گریه نمی کنند و همین ها باعث میشده که آنها احساس ضعف، غم، ناتوانی و آسیب پذیری را یا سرکوب یا پنهان کنند، و چه چیز عیان تر از گریه برای فاش کردن سر درون؟

 

مردها گریه نمی کنند

بخش دوم : آیا بدن مردها برای گریه ساخته نشده و آیا جواب چرا مردها گریه نمی کنند اینجاست؟

در نگاه اول، شاید فکر کنیم گریه نکردنِ مردها یک انتخاب است. اما فیزیولوژی بدن مرد نقش مهمی در مردها گریه نمی کنند ایفا می‌کند.

  • تستوسترون و پرولاکتین :

هورمون تستوسترون، که در مردها به‌طور طبیعی بالاتر از زن‌هاست، پاسخ‌های هیجانی و بروز احساسات را سرکوب می‌کند.برعکس، پرولاکتین (هورمون مرتبط با اشک) در بدن زن‌ها حدود ۶۰ درصد بیشتر است.

به بیان ساده، مردان از نظر فیزیولوژیکی، کمتر مستعد گریه کردن‌ هستند، این بدان معنا نیست که مردها گریه نمی کنند، بدان معناست کم تر گریه میکنند.

  • ساختار بقا ( جنگ یا گریز) :

ساختار مغز مردها از گذشته تا به حال به گونه ای شبکه سازی شده که گریه را برابر با ترس و ضعف میداند و در حفظ بقا ترس یا ضعف میتواند منجرب به نابودی شود.

همین امر باعث میشود که به محض ایجاد حالت درونی برای گریه کردن مغز دچار واکنش جبرانی شود و از گزینه جنگ یا گریز به جای گریه استفاده کند که این واکنش مغز به صورت پرخاشگری، سکوت

طولانی، کنترل و سرکوب خشم یا گریز از خانه در رفتار مردان نمود میکند.

مطالعه ای در دانشگاه تیلبرگ هلند نشان می‌دهد مغز زنان هنگام تجربه احساسات، اتصال بیشتری بین آمیگدالا (مرکز هیجان) و بخش پردازش هیجانی دارد.

اما مردان، به‌طور ناخودآگاه، با ورود فشار احساسی، ابتدا به دنبال حل مسئله می‌روند.

یعنی مغز آن‌ها می‌گوید: «کاری بکن!» نه اینکه «احساس کن.» در نتیجه به صورت ناخودآگاه قبل از فعال شدن احساسات، شخص به سمتی سوق داده میشود که یافتن راه حل را به جای گریه کردن اولویت          میداند.

مردها گریه نمی کنند

بخش سوم: تربیت، فرهنگ، سنت — گریه ممنوع (مردها گریه نمی کنند) :

یکی دیگر از عوامل نیز انتظارات اجتماعی از مردان میباشد که از کودکی در ذهن آنها نهادینه شده که مرد گریه نمیکند، که این رسوب زایی در ذهن در مواقعی که مردان نیاز به گریه دارند، پنداره ای ایجاد میکند که گریه مغایر با مردانگیست.

از کودکی، به پسرها می‌گوییم:

«مرد نباید گریه کنه.»

«مثل دخترها نباش.»

«مرد که گریه کنه، ضعیفه.»

این‌ها فقط جمله نیستند. برنامه‌ریزی مغز هستند. پسر ۵ ساله‌ای که با زانوهای خون‌آلود به آغوش مادرش آمده، گریه کرده، و شنیده:

((زشته! مرد که گریه نمی‌کنه!))

فردا دیگر اشک‌هایش را قورت می‌دهد.

و این چرخه ادامه پیدا می‌کند.

او بزرگ می‌شود، کار می‌کند، می‌افتد، می‌شکند…

اما باز هم کسی نمی‌گوید: «بغضت را بریز بیرون.»

بخش چهارم: اقتصاد؛ وقتی اشک هم خرج دارد:

مردان برای مبارزه برنامه ریزی شده اند یعنی بجای ایستادن و گریه کردن باید مبارزه کرد و امروزه یکی از میدان های مبارزه، اقتصاد است. فشارهای اقتصادی مرد را خاموش می‌کند.

📌 طبق گزارش مرکز آمار ایران، ۸۷٪ مردان بالای 30 سال شاغل‌اند و بیش از ۷۰٪ مخارج خانواده‌ها را تأمین می‌کنند. یعنی اگر مردی کار نکند، خانه می‌لرزد. و اگر درآمدش کم شود، زندگی آسیب می‌بیند.

مرد امروز:

  • می‌داند اجاره خانه با اشک پرداخت نمی‌شود.
  • می‌داند اشک ریختن خریداری ندارد.
  • می‌داند اگر بلرزد و کم بیاورد شاید همه چیز منهدم شود.

پس ترجیح می‌دهد به‌جای گریه کردن، بغض کند، خشمگین شود، سکوت کند و بسوزد.

بخش پنجم: خستگی مزمن و اختلال‌های جسمی:

مردی که ساعت‌ها سر پا می‌ایستد، در ترافیک کار می‌کند، تا پاسی از شب جواب خیلی از آدمها را میدهد، ساعت ها با لب تاپ خود کار میکند یا تا شب کار جسمی انجام میدهد، دیگر انرژی و نایی برای احساسات ندارد.

🔸 خستگی جسمی می‌تواند منجر به سرکوب احساسات، کم‌تحرکی مغز در مواجهه با درد، و بی‌احساسی عاطفی شود.

🔸 سندرم خستگی مزمن در مردان، با افسردگی خاموش همراه است. این یعنی:

  • کمتر حرف می‌زنند
  • بیشتر می‌خوابند یا بی‌خواب میشوند
  • ولی همچنان گریه نمی‌کند

بخش ششم: رسانه‌ها؛ اشک مرد را مسخره کردند

شبکه‌های اجتماعی پر از میم‌هایی‌اند که مرد گریان را ضعیف و مسخره نشان می‌دهند.

سریال‌ها، فیلم‌ها، شوخی‌های مجازی، همگی تصویر مرد قوی، با صورت سنگی را تبلیغ می‌کنند.

🔴 مردی که گریه کند، ترند نمی‌شود پس مردها گریه نمی کنند.

🔴 مردی که شکست بخورد، سوژه می‌شود پس مردها گریه نمی کنند.

و این‌گونه، حتی اگر مرد بخواهد احساسش را نشان دهد، می‌ترسد.

می‌ترسد از تمسخر، از قضاوت، از دوری دیگران و انزوا.

شاید نزدیک ترین نمونه ی آن به ما بحث لیبل پرنسس به مردها بود که همین دست موضوعات سرکوب گریه را در مردانه تشدید میکند.

بخش هفتم: نگاهی کوتاه به روان‌شناسی مرد سکوت‌زده

🔹 الکسی‌تایمیا (Alexithymia):

یعنی ناتوانی در بیان و درک احساسات. طبق تحقیقات، در مردها شیوع بیشتری دارد.

🔹 افسردگی مردانه:

برخلاف زنان، مردها اغلب با سکوت، خشم، خستگی یا رفتار پرخطر افسردگی‌شان را بروز می‌دهند، نه با گریه.

🔹 اضطراب پنهان:

مردها کمتر در مورد ترس‌ها صحبت می‌کنند؛ اضطراب آن‌ها معمولاً به شکل رفتارهای کنترل‌گرانه، سکوت، یا کناره‌گیری دیده می‌شود.

بخش هشتم: تا کجا؟

بسیار شفاف میباشد که گریه کردن نه یک مکانیزم جانبی برای بدن بلکه یک مکانیزم فیزیولوژیک تنظیم تنش کاملا حیاتی میباشد.

مطالعات روان‌شناسی نشان می‌دهند که گریه به بدن در کاهش سطوح هورمون‌های استرس‌زا مانند کورتیزول کمک می‌کند.

در پژوهشی که توسط دکتر ویلیام فری، متخصص علوم اعصاب در مرکز تحقیقات پزشکی St. Paul-Ramsey انجام شد، مشخص شد اشک‌های احساسی (emotional tears) ترکیبات شیمیایی متفاوتی نسبت به

اشک‌های بازتابی (مثل هنگام خرد کردن پیاز) دارند؛ این اشک‌ها حاوی پروتئین‌ها و هورمون‌های استرس‌اند که با جاری‌شدن، از بدن دفع می‌شوند و فرد پس از گریه، از نظر روانی حس آرامش بیشتری تجربه

می‌کند. به گفته دکتر فری:

«گریه، واکنش سالمی است که به مغز کمک می‌کند احساسات را پردازش و بدن را تنظیم کند.»

از این‌رو، سرکوب گریه، به‌ویژه در مردان، ممکن است منجر به انباشت تنش، پرخاشگری، یا حتی مشکلات فیزیولوژیکی مثل فشار خون و اختلال خواب شود.

روان‌درمان‌گران توصیه می‌کنند که جامعه به مردان نیز این اجازه را بدهد تا بدون قضاوت، از این ابزار زیستی برای سلامت روان استفاده کنند و مردها گریه نمی کنند را به خاطرات بسپاریم.

از همین رو بزرگان و ادیبان بسیاری هم در مدح گریه و گریه کردن سخنها و شعرهایی گفته اند که سعدی، شاعر بزرگ ایرانی، به عنوان یکی از آنان در اشعار خود به موضوع گریه و اشک به عنوان تجلی عشق و اندوه پرداخته است

یکی از غزلیات مشهور او که به این موضوع اشاره دارد، غزل شماره ۲۶۳ از دیوان غزلیات اوست که در آن از سوز دل و اشک برای یار سخن می‌گوید. همچنین، در غزل دیگری، با مطلع “صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست” به تقابل خنده صبح و گریه عاشقانه در فراق یار اشاره می‌کند.  در اینجا چند بیت از اشعار سعدی در مورد گریه آورده شده است:

از غزل شماره ۲۶۳:
  • “دلی از سنگ بباید به سر راه وداع / تا تحمل کند آن روز که محمل برود” 
  • “چشم حسرت به سر اشک فرو می‌گیرم / که اگر راه دهم قافله بر گل برود” 
برخی از اشعار سعدی نشان می‌دهند که سعدی گریه را نه تنها به عنوان یک واکنش طبیعی در برابر غم و اندوه، بلکه به عنوان تجلی عشق و شوریدگی درونی توصیف می‌کند.
همچنین میتوان به ضرب المثل معروف (( اشک مرد، درد است و اشک زن، داغ)) اشاره کرد که گویا گریه مجالی به مردهاست برای خالی کردن دردها خود.
و به عنوان فصل الخطاب این بخش نیز سخنی از مولانا که میفرماید : (( گریه، زبان دل است که سخن نمی تواند بگوید))، دل هم مرد و زن نمیشناسد.

بخش نهم: تو اگر مردی در زندگی‌ات هست…

که سال‌ها فقط گفته “چیزی نیست”،

که فقط کار کرده و هیچ‌وقت نگفته چه در دلش می‌گذرد

که به‌جای حرف، فقط پول درآورده

که به‌جای اشک ریختن، فقط خستگی را تحمل کرده

بدان:

او هنوز بلد نیست چگونه بگوید:

– خسته‌ام

– دلم شکست

– نیاز دارم یکی بفهمدم

تو می‌توانی آغاز این فهم باشی. نه با نصیحت، نه با گفتن جمله مردها گریه نمی کنند بلکه فقط با یک توجه عمیق، و فرصتی برای گریه کردنش و قضاوت نشدن. فرقی نمیکند آن مرد پدر باشد، همسر باشد یا بردار و پارتنر.

بخش دهم: نقش «آقایی» کجا اهمیت دارد؟

تیم ما آمده است تا به مردان فرصتی از جنس توجه، درک و فهمیدن بدهد. آمده ایم تا بگوییم؛ مردها را گاهی هم قضاوت نکنید.
مردها هم نیاز به گریه دارنند بدون اینکه برچسب پرنسس بخورنند. آنها نیاز به درک دارنند بدون اینکه قضاوت بشوند. آنها نیاز به شنیدن دارنند بدون اینکه نصیحت بشونند و آنها نیاز به احترام دارنند بدون اینکه آن را بیان کنند. همین امروز و همین حالا میتونی وارد سایت آقایی بشی و از قسمت آقایی باکس برای پدر، همسر یا برادرت یه کادوی شخصی سازی آماده کنید و توی یک ویدیو یا ویس توی کادوت بهش بگی درکش میکنی، دوسش داری و قدردانشی.
در دنیایی که مردها بلد نیستند احساسات‌شان را نشان دهند، آقایی فقط یک باکس هدیه نیست. آقایی، یک زبان است برای کسانی که سال‌ها سکوت کردند.

🎁 باکس‌های آقایی کمک می‌کنند تا عشق، احترام و همدلی را بدون نیاز به کلمات منتقل کنید. نه برای روز مرد، نه برای سالگرد؛ بلکه برای همان شبی که یک مرد خسته، در دل سکوت نشسته، و منتظر دیده‌شدن است.

 

 مردها گریه نمی کنند

بخش پایانی : سخنی با مردان

اگر تا این‌جا با ما آمده‌ای، یعنی هنوز چیزی درونت هست که دنبال جواب چرا مردها گریه نمی کنند می‌گردد.

شاید گریه نکردی، اما سنگینی چیزی را روی قفسه سینه‌ات حس کرده‌ای.

مرد بودن قرار نیست به معنای نداشتن احساس باشد. تو حق داری خسته شوی، بترسی، و حتی گریه کنی؛ نه برای شکستن، بلکه برای ادامه دادن.

هیچ واژه‌ای شجاعانه تر از آن نیست که کسی بگوید “حال خوبی ندارم”.

سکوتی که سال‌ها تو را قوی نشان داده، گاهی تنها تو را از خودت دورتر کرده.

اینجا، نه کسی تو را قضاوت می‌کند، نه از تو انتظاری دارد. فقط می‌خواهم بدانی: مرد بودن، گاهی یعنی اجازه دادن به قلبت برای نفس کشیدن.

اگر اشک از چشمت نیامد، حداقل اجازه بده دلت گاهی بلرزد و از لرزیدنش شرمگین نباش.

باید قبول کنیم که دیگر دوره نیاکانمان گذشته و درک کنیم که عصر حاضر نه به مثابه قبل و شاید نه هیچ زمان دیگری باشد.

باید بپذیریم عصر مردها گریه نمی کنند دیگر تمام شده و مرد با تمامی احساستی که دارد نیازمند گریه کردن و برون ریزیست.

امروزه خیلی از دردها در سکوتی خفقان آور گریبان مردها را گرفته و مردها هم این حق را دارند که خیلی از مواقع زیر بار این دردها بشکنند، خسته شوند و گاهی گریه کنند نه گریه ای از درون بلکه گریه ای با فریاد برای حفظ بقا.

منابع:

1. Brannon, Robert.
The Male Sex Role: Our Culture’s Blueprint for Manhood, and What It’s Done for Us Lately
In: The Forty-Nine Percent Majority: The Male Sex Role. Addison-Wesley, 1976.
تحلیل جامعه‌شناختی اولیه از اینکه چطور مردان در فرهنگ مدرن از نظر احساسی سرکوب می‌شوند.
2. William H. Frey II.
Crying: The Mystery of Tears
Winston Press, 1985.
اولین مطالعه پزشکی دقیق روی ترکیب شیمیایی اشک و تفاوت بین گریه احساسی و غیر‌احساسی.
3. Levant, Ronald F.
The New Psychology of Men
Basic Books, 1995.
مرجع معتبر در روانشناسی مردان، با تحلیل فشارهای فرهنگی که باعث سرکوب احساساتی مثل گریه در مردان می‌شود.
4. Tom Lutz.
Crying: The Natural and Cultural History of Tears
W. W. Norton & Company, 2001.
اثری تحلیلی و بسیار خواندنی درباره تاریخچه، معنا و نمادشناسی گریه در جوامع مختلف.
5. Niobe Way.
Deep Secrets: Boys’ Friendships and the Crisis of Connection
Harvard University Press, 2011.
پژوهشی روی نوجوانان پسر و نقش سرکوب احساسات در از دست دادن ارتباطات صمیمی و گریه به عنوان بازتابی از این بحران.
6. Judith Kay Nelson.
Seeing Through Tears: Crying and Attachment
Routledge, 2005.
بررسی روانکاوانه رابطه‌ی گریه با سبک‌های دلبستگی، روابط اولیه و تأثیر آن بر عملکرد بزرگسالی.
7. Susan David.
Emotional Agility: Get Unstuck, Embrace Change, and Thrive in Work and Life
Avery Publishing, 2016.
دیدگاهی علمی اما امروزی درباره ضرورت بیان احساسات، مخصوصاً در محیط‌هایی که گریه نشانه ضعف فرض می‌شود

مهرداد توکلی
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *